دسته
دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 711283
تعداد نوشته ها : 222
تعداد نظرات : 7
Rss
طراح قالب

تبیان: با توجه به زمینه شغلی جنابعالی که سیاست خارجی است، به نظر شما انقلاب اسلامی چه دست آوردهای سیاسی ای داشته است و چه تفاوت های فاحشی ایران قبل و بعد از انقلاب در عرصه سیاسی داشته است؟

سوال خوبی است و واقعاً نسل نو باید این مسائل را بدانند. البته اول باید ببینند چه قرار داشتیم. و در کجا و در چه مرحله ایی بوده ایم. مهمترین مسئله ای که می توانم در پاسخ سوال شما بدهم استقلال ماست. واقعیت این بود که ایران که مستعمره نبود ولی عملاً استقلال هم نداشت به این معنا که به طور مثال ما بچه هایی که در تهران و در پایتخت زندگی می کردیم و دانشجو هم شده بودیم مقاله می نوشتیم، کار می کردیم هیچ وقت برای مجلس نماینده انتخاب نکردیم. چطور می شود یک دانشجوی تهرانی و یا حتی شهرستانی ؛ بیست و چند ساله هیچ وقت نتواند برود رای بدهد. من هیچ وقت رای ندادم یعنی کسی از من نخواست که رای بدهم. پس این مجلس چگونه انتخاب می شد؟ خب این در مورد قانون گذاری در مملکت.

اینکه دولت، کابینه، وزراء با نظر نخست وزیر، با نظر رئیس کشور انتخاب شوند هیچ وقت اینطور نبود. اسناد متعددی در اسناد و کتاب های لانه جاسوسی وجود دارد که می گوید: مثلاً سفیر فلان جا رفت با شاه ملاقات کرد و گفت فلان وزیر را بردار، آن فرد را نخست وزیر قرار بده و ...

هیچ وقت دولت و حاکمیت در انتخاب قوه مجریه نقش نداشت. یا مثلاً در مورد قوه قضائیه؛ آنچه که تحت عنوان کاپیتولاسیون مطرح شد و امام سال 41 علیه این قضیه خروج کرد.

یعنی یک آمریکایی اگر در ایران مثلاً با اتومبیلش یک ایرانی را می کشت، قوه قضائیه حق نداشت او را محاکمه کند. باید می بردندش در کشور خودش او را محاکمه می کردند. یعنی این اختیار را از قوه قضائیه گرفته بودند که حق نداشت خارجی را محاکمه کند.اینکه در زمینه نفت، نفت را ببرند و هر چه می خواهند به ما بدهند، سلاح و لوازم آرایش و ... پولی هم اگر احیاناً به ما می دادند به حساب های بانکی حاکمیت ریخته می شد و حالا اگر چیزی باقی ماند برای بودجه کشور مصرف می شد.

مستشارین خارجی در همه ارگان ها و به خصوص در ارتش بودند. امروز من خوب درک می کنم که مستشاران خارجی در ارتش و در دولت یعنی چه؟ چون می روم بعضی کشورها و با همین چشمانم می بینم. در همین سفر اخیری که رفته بودم به یکی از کشورها، ما با وزیر خارجه در منزلش مذاکره می کردیم، یک آقای آمریکایی به عنوان رئیس خدمات منزل او قدم می زد با یک لباس شیک، ما دیدیم بهش نمی خورد عرب باشد گفتند این آمریکایی است و رئیس خدمات منزل است و دفعه قبل هم که آمده بودیم ایشان بود. او هم قدم می زد و وزیر جرات نداشت به او بگوید شما بروید در آشپزخانه یا در حیاط. او قدم می زد در راهرویی که درهایش باز بود و صحبت های ما را می شنید و ما مذاکره می کردیم.

من یادم هست که چند سال پیش، نزد رئیس یک کشوری رفتیم و اجلاس وزرای محیط زیست بود و چون رئیس محیط زیست کشور ما زبان نمی دانست من به عنوان مترجم همراهش به داخل سالن رفتم، یعنی این ملاقات فقط مربوط به روسای کشورها بود و کس دیگری نباید می رفت. رئیس کشور بود و فقط روسای کشورها بودند و به طور استثناء من و یک انگلیسی در کنار رئیس آن کشور نشسته بود. ابایی هم ندارند، که ایشان مستشار محیط زیستی آن آقا است. یعنی امروز من به خوبی احساس می کنم که ایران هم چون بزرگتر بوده، چون مهمتر بوده، حتماً مستشاران بیشتر و قوی تر و مهمتری در ایران بوده اند!

بنابراین همین یکی کافی نیست که انقلاب اسلامی موجب شد که در مجلس ما نماینده ای که خودشان انتخاب می کنیم حرف بزند، در قوه قضائیه قاضی که انتخاب می شود توسط رئیس قوه و رئیس قوه از طرف رهبر، او حکم کند. در دولت وزیری که رئیس جمهور تعیین می کند و مجلس تایید می کند، او حرف بزند. این خیلی مهم است. الان وزارت نفت، نفتی که می فروشد، مقدار مزدش و مقدار وجهش معلوم است که به حساب کجا ریخته می شود، در وزارت خارجه به من معاون هیچ قدرتی در کره زمین حق ندارد دستور بدهد غیر از شخصیت های ما فوق من در نظام خودمان و حاکمیت خودمان.

اینگونه نبوده است که در مقابل یک خارجی بنشینیم و از موضع قدرت حرف بزنیم، اصلا اینگونه نبوده است. ضعف و ذلت و خاری از سر و روی نظام و تشکیلات نظام می ریخته است.ارتشبدش در اختیار یک گروهبان و یا یک ستوان آمریکایی بوده است. یعنی یک گروهبان آمریکایی به یک تیمسار ایرانی دستور می داده است. این ها واقعیت هایی است که فقط من و بزرگترهایی که آن دوران را درک کرده اند نمی گوییم. اینها را اسناد می گوید. یک زمانی من در ترکیه سفیر بودم و آنجا برای یکی از وزرا جلد سیزدهم اسناد لانه جاسوسی را باز کردم و خواندم که ببیند که خدمتی که انقلاب به شما کرده یکی اش این است که اینجا ما سند داریم که مامور سیا در ترکیه که بوده است. (او هم سر تکان داد، خودش می دانست) که فلان آقا مامور سیا در ترکیه بوده است و این کارها را علیه شما می کرده است. چون ایران مرکزیت داشته است برای آمریکا، از طریق سفارت آمریکا در ایران اطراف را هم کنترل می کردند، لذا در اسناد لانه جاسوسی بود که مامور سیا در ترکیه چه کسی است و او موظف است هر روز یا در هر هفته چند بار به مامور درتهران که رئیس او هم هست گزارش دهد.

وقتی شهید رجایی را ترور کردند، جالب بود که 40 ساعت کسی به ما تسلیت نگفت. یعنی همه فکر می کردند. انقلاب تمام شد.

ببینید خدمتی که انقلاب اسلامی کرد نه تنها به ایران بود؛ بلکه به کشورهای اطراف به لحاظ نشان دادن چهره آمریکایی ها و اروپایی ها در به زنجیر کشیدن و تحقیر کردن کشورها نیز خدمت کرد.

این یک حرکت بسیار بزرگ است.از این موارد زیاد می توان گفت. اما خلاصه اینکه همانطور که در قرآن هم داریم عزت مربوط به خدا و پیامبر و مومنین است و این عزت را از مردم ما گرفته بودند.

چند وقت پیش در یک اجلاس در بحرین بودم از طرف دولت من رفته بودم و قرار بود در سطح من شرکت شود نه اینکه من همتای آنها بودم . در آنجا وزیر دفاع انگلیس با من محاجّه می کرد. من پشت تریبون بودم و ایشان به عنوان سوال کننده بلند شده بود که ایشان باید به سوالات من جواب بدهد محاجّه ای که من با او کردم خیلی تند بود. بعد از سخنرانی ها عده ای می آیند جلو و در مورد سخنرانی صحبت می کنند که خوب بود و یا ... . چند نفری که مربوط به کشورهای مختلف بودند به من گفتند ضمن اینکه خوب جواب دادی ما داشتیم فکر می کردیم که فرق شما ایرانیان با ما دراین است که ما هم این صحبت هایی که شما می کنید بلدیم اما ما جرات نمی کنیم این حرفها را بزنیم. تو چطور جرات می کنی به وزیر دفاع انگلیس چنین حرف هایی بزنی.

ببینید این چیزها را چه کسی به ما داده است اینها را انقلاب به ما داده. اینها آموزش هایی است که امام به ما داده است. خون شهدا به ما داده است که ما در مقابل چنین کسانی با جرات حرف بزنیم.

در حالی که بعضی ازاین نماینده های کشورها حتی در مقابل آنها نمی توانند جز با فروتنی و تواضع بایستند، چه برسد به اینکه بخواهند حرفی به آنها بزنند.

این روحیه را انقلاب به ما داده است.

در هر حال غیر از سیاست، در زمینه های اقتصادی پیشرفت هایی داشتیم ، آمریکایی ها به ایران گفته بودند شماها برنج نکارید، برنج کاری کار سختی است، ما برنج به شما می دهیم بنابراین در همه خانه ها، حتی خانه فقرا برنج آمریکایی به وفور و بسیار زیاد بود؛ کیلویی 7 تومان در همه جا پیدا می شد. نتیجه چه شد، تمام کشتزارهای برنج ما، که یکی از مطبوع ترین برنج های دنیاست به لحاظ طعم و بو و پخت که ما الان وقتی می خواهیم به سفرای خارجی هدیه بدهیم، برنج هدیه می دهیم، از بین رفت.

ادامه دارد...

دسته ها :
پنج شنبه دهم 11 1387 21:5
X